جدول جو
جدول جو

معنی فنا پذیرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

فنا پذیرفتن
(دُ شُ دَ)
فانی شدن. نابود شدن: چنانکه خرج سرمه اگرچه اندک اندک اتفاق افتد آخر فنا پذیرد. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ)
قبول اندرز و نصیحت. اتّعاظ. (منتهی الارب) :
دی ماه فناست پند بپذیر
چون بلبل و نحل گوشه ای گیر
کاندر مه دی بباغ و کهسار
بلبل لال است و نحل بیکار.
خاقانی (تحفهالعراقین)
لغت نامه دهخدا
(تَ شُ دَ)
رنگ گرفتن. رنگ برداشتن. (بهار عجم). رجوع به رنگ گرفتن و رنگ برداشتن شود
لغت نامه دهخدا
(دَ تَ)
پذیرفتن: فروتنی کردن و فرمان بردن و هرچه گوید فراپذیرفتن. (تذکرهالاولیاء عطار). رجوع به فرا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فرا پذیرفتن
تصویر فرا پذیرفتن
پذیرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پند پذیرفتن
تصویر پند پذیرفتن
قبول نصیحت و اندرز اتعاظ
فرهنگ لغت هوشیار